منتظرظهور عاشق شهادت

انتظار فرج

امام نقی علیه السلام،کمپین حمایت از امام نقی،امام نقی جوک،امام نقی،کمپین عشاق مهدی،کمپین عاشقان ظهور مهدی عجل الله،کمپین عاشقان ظهور،کمپین ظهور،

با سلام

همانطور که می دانید یکی از کارهایی که بایستی برای ظهور فرج انجام داد جهانی کردن انتظار فرج است و همانطور که می دانید با دست رو دست گذاشتن نمی توان به ظهور جامه عمل پوشاند و می بایست برای ظهور ما ظهور کنیم تا آقامون هم ظهور کنند پس بیاییم به گفته هامون جامه عمل بپوشانیم و هر کاری که از دستمون برمی آید انجام بدهیم تا به ظهور آقامون نزدیک بشیم.

با عضویت در این وبلاگ ما را در این امر یاری دهید و به همه جهانیان ابلاغ کنین که ما منتظران ظهور منتظر ظهور کیستیم.

پس ما را یاری کنید

منتظرتان هستیم.

<<>>

 

He(Imam Mahdi) will come

 

Greetings

 

All together for the appearance of the vulva,Global mobilization,Yesterday sleep,Today Awakening,Yes savior will come,Imam Mahdi is the savior of the world He will come when we see justice And with good will and friendship and peace The world would be a good day,he will come and world will be free.

Yes, you and I, you and I, General Union for create Appearance of the vulva

منبع وبلاگ

تاریخ ارسال: شنبه 1 دی 1395 ساعت: 16:32 |تعداد بازدید : 466 نویسنده :

اینها که گناه میکنند، امامشان دیرتر می آید...

از مأموریت که برگشت، خوشحال بود. پرسید:

راستی فرمانده گمراه کردن این ها چه فایده ای دارد؟

ابلیس جواب داد:

امام این ها که بیاید، روزگار ما سیاه خواهدشد

این ها که گناه می کنند، امامشان دیرتر می آید...

منبع وب سایت:http://www.ma2nafar22.blogfa.com

تاریخ ارسال: پنج شنبه 27 آذر 1398 ساعت: 12:20 |تعداد بازدید : 375 نویسنده :

شهید ابراهیم هادی دوست امام زمان

شهید ابراهیم هادی دوست امام زمان

مصطفی هرندی:خیلی بی تاب بود.ناراحتی در چهره اش موج می زد.پرسیدم:چیزی شده؟!ابراهیم 1 با ناراحتی گفت:دیشب با بچه ها رفته بودیم شناسایی،تو راه برگشت،درست در کنار مواضع دشمن،ماشاالله عزیزی رفت روی مین و شهید شد.عراقی ها تیراندازی کردند.ما هم مجبور شدیم برگردیم.علت ناراحتی اش را فهمیدم.هوا که تاریک شد حرکت کرد.نیمه های شب هم برگشت.خوشحال و سرحال.مرتب فریاد می زد؛امدادگر،امدادگر سریع بیا ماشاالله زنده است.بچه ها خوشحال بودند.ماشاالله را سوار بر آمبولانس کردیم.اما ابراهیم گوشه ای نشسته بود به فکر!کنارش نشستم. با تعجب پرسیدم:تو چه فکری!؟ مکثی کرد و گفت:ما شاالله وسط میدان مین افتاده بود.نزدیک سنگر عراقی ها.اما وقتی به سراغش رفتم آنجا نبود.کمی عقب تر پیدایش کردم.دور از دید دشمن.در مکانی امن!نشسته بود منتظر من. خون زیادی از پای من رفته بود.بی حس شده بودم.عراقی ها اما مطمئن بودند که زنده نیستم.حالت عجیبی داشتم.زیر لب فقط می گفتم:یا صاحب الزمان ادرکنی.هوا تاریک شده بود.جوانی خوش سیما و نورانی بالای سرم آمد.چشمانم را به سختی باز کردم.مرا به آرامی بلند کرد.دردی حس نمیکردم.از میدان مین خارج شد.در گوشه ای امن مرا روی زمین گذاشت.آهسته و آرام.
بعد گفت:کسی می آید و تو را نجات می دهد.او دوست ما است!لحظاتی بعد ابراهیم آمد.با همان صلابت همیشگی.مرا به دوش گرفت و حرکت کرد. آن جمال نورانی ابراهیم را دوست خود معرفی کرد.خوشا به حالش. این ها را ماشاالله نوشته بود.در دفتر خاطراتش از جبهه گیلان غرب.
منبع:کتاب سلام بر ابراهیم/نشر پیام آزادی

لینک کانال تلگرام شهید هادی : @alamdarkomeil

تاریخ ارسال: دو شنبه 23 اسفند 1395 ساعت: 16:31 |تعداد بازدید : 3706 نویسنده :

مسجد جمکران

ای مهدی موعود در مسجد جمکران چه دلهایی مشتاق حضورت هستند چه چشمهایی انتظارت را میکشند تا تو بیایی و دلشان را شاد کنی و آنها را امیدوار نمایی که در این جهان خاکی حامی با ارزشی همجون امام زمان مهدی موعود را دارند تا هر زمان که بخواهند بتوانند از وجود مبارکت مدد جویند و راحت بتو انند طی طریق زندگی نمایند و از هیچ ظلم و جوری نهراسند چون می دانند از تو مهدی موعود پشتیبانی قوی تر نخواهند یافت.

دلنوشته ای ازخانم فرخ لقا فتحی

تاریخ ارسال: شنبه 4 دی 1394 ساعت: 16:30 |تعداد بازدید : 492 نویسنده :

جمعه ها...

آقای من ؛

هنوز نمی دانم  که جمعه ها بها هستند یا بهانه

و هنوز نمی دانم که ندبه ها ندا هستند یا نشانه

وکُمِیتِ کمیلم که بر سبزه زارهای دل به تندی می تازد ،

راه را گم کرده است یا نه

آنکه شاه راه را می داند و به بیغوله می رود

و هر جمعه که می گذرد سر در زندان می گذارم

و در زندان دل خویش ، با زنده ای زمزمه می کنم

منبع وبلاگ:http://bentozahra.loxblog.com/

 

تاریخ ارسال: شنبه 3 دی 1394 ساعت: 15:30 |تعداد بازدید : 358 نویسنده :

گمشده .....

گمشده .....


منبع وبسایت:http://azvelayattashahadat.loxblog.com

تاریخ ارسال: جمعه 24 آذر 1394 ساعت: 16:30 |تعداد بازدید : 333 نویسنده :

ما اهل کجاییم که مهدی تنها مانده است؟؟؟

میگویند نوشته ها از گفته ها معتبر ترند ...

دوازده هزار نامه ی دعوت نوشتند ،

ولی با بیش از سی هزار نیزه و شمشیر به استقبال رفتند !

آقای من ، راز بی نشانی بودن ات را اکنون میفهمم ؛

کاش نامه هایی که تمبر صداقت نداشتند هیچگاه به نشانی نمی رسیدند...

منبع وبسایت:http://azvelayattashahadat.loxblog.com

تاریخ ارسال: جمعه 24 آذر 1394 ساعت: 16:22 |تعداد بازدید : 334 نویسنده :

فقط يك كار رابلد بودم...

 

تاهروقت كه بخواهي مينشينم وميشمارم برايت،

خيالت راحت،تمامي ندارد!

ليست كارهايي راميگويم كه براي 

#نيامدنت انجام دادم!

اما براي #آمدنت

شرمنده

فقط يك كار رابلد بودم

#دعــا_!!!

منبع وب سایت:http://zfdousty.blogfa.com/

تاریخ ارسال: پنج شنبه 21 آذر 1394 ساعت: 15:30 |تعداد بازدید : 298 نویسنده :

مدیون شهدا

منبع وبسایت:http://azvelayattashahadat.loxblog.com/

تاریخ ارسال: جمعه 18 آذر 1394 ساعت: 11:37 |تعداد بازدید : 715 نویسنده :

آیا به گونه ای شده اید ....

در حرم امام رضا مشغول زیارت بودم ، یکی از بزرگان دست بر شانه ام زد و گفت :

پیامبر اکرم (ص) هرگاه سلمان را می دیدند ، لذت می بردند.

امیرالمومنین نیز مالک را که می دیدند ، لبخند بر لبانشان نقش می بست.

آیا شما هم به گونه ای شده اید که امام زمان (ع)

شما را که می بینند

لبخند بزنند و راضی باشند ؟؟؟

آقا جون شرمنده ایم
...

منبع وب سایت:http://www.ma2nafar22.blogfa.com

تاریخ ارسال: پنج شنبه 14 آذر 1394 ساعت: 15:30 |تعداد بازدید : 265 نویسنده :